پای درس استاد

سلسله مباحث اعتقادی جناب استاد حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا عابدینی

پای درس استاد

سلسله مباحث اعتقادی جناب استاد حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا عابدینی

بسم الله الرحمن الرحیم

بنده محمدحسین صالحی، افتخار دارم که از سال ۱۳۸۷ پای درس استاد عزیز و عظیم القدری درحوزه علمیه مقدسه قم هستم، و از همان آغاز طلبگیم از برکات علمی و معنوی ایشان بسیار استفاده برده ام.

جناب استاد حجت الاسلام والمسلمین عابدینی، که از تلامذه مراجع و آیات عظام اسلام هستند وخصوصاً ازمحضر بزرگانی مانند حضرات علامه حسن زاده آملی، آیت الله بهجت،علامه جوادی آملی، آیت الله ممدوحی، آیت الله بهاء الدینی، آیت الله محفوظی و... بهره برده اند، و از نظر فکری نیز بالأخص ممحّض در آثار و افکار علامه طباطبایی(رحمة الله علیه) میباشند.

استاد عابدینی شنبه ها در برنامه تلویزیونی سمت خدا (شبکه ۳) با صداوسیما همکاری دارند.

تاکنون درمحضر استاد عزیز دروس ذیل استفاده شده:

* از سال ۸۵ : درس شرح روایات معاد (از ابواب معاد بحار الانوار : ج۶و۷و۸) :
هفته ای یک جلسه، که کل مباحث در ۲۵بهمن۹۳ به پایان رسید.

* از سال ۹۰ : درس شرح تفسیر المیزان
یکشنبه و دوشنبه و سه شنبه (یک ساعت قبل اذان ظهر)
(آدرس فعلی: حدفاصل میدان معلم و میدان بسیج، مدرسه علمیه امام کاظم(ع)، ساختمان امام رضا(ع) همکف، مدرس۲۷ )
که فقط امکان حضور برادران می باشد.
تا ۱۱ دی ۹۷ در جلسه ۵۲۴ تا آخر تفسیر آیه ۲۵۷ سوره بقره (المیزان،ج۲ ص۳۴۷) به اتمام رسیده است، و شرح جلد دوم المیزان ادامه دارد.

* از سال ۹۱ : درس شرح روایات اصول کافی
چهارشنبه (یک ساعت قبل اذان ظهر)
(در همان مدرسه علمیه امام کاظم -علیه السلام-)
تا ۱۲ دی ۹۷ درجلسه ۲۶۷ : کتاب الحجّة کافی، باب۴۱- فی شأن «انا انزلنا»

* از سال ۹۲ : درس اسفار ( از جلد اول) :
هرروز ساعت۷ صبح (بهار س۸)، معلم، کوچه ۲۱،بعد مسجد سلماسی، دارالعلم امام حسن(علیه السلام)

* از ۲ اسفند ۹۳ : درس مهدویت (شرح روایات غیبت، ظهور و رجعت)، سه شنبه ها، ساعت۱۸:۰۰ (فصل پاییز و زمستان بعد نمازعشا)
آدرس: خیابان سمیه، کوچه ۱۱ (جنب مخابرات)، پ۱، حوزه علمیه ثامن الأئمه(ع)، با امکان حضور خواهران.

*******

از آنجا که معارف ناب مهدویت بسیار مورد نیاز جوانانی مثل بنده است، آنها را از طریق این وبلاگ برای شما منتظران امام زمان (علیه السلام) منتشر میکنیم.

امید است که مورد نظر حضرت حجّت قرار بگیرد، و گامی کوچک برای تعجیل در فرج موفور السّرور ایشان بشود.

الهی وفّقنا لما تحبّ و ترضی
و السلام علی من اتّبع الهدی

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۲ آبان ۹۹، ۰۸:۳۳ - محمد کمیل بادامی
    خیلی خوب
پیوندها

با سلام

🔶 استاد عابدینی طی ماه‌های رمضان در سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ شمسی طی ۶۱ جلسه در دوره معرفتی «انسان شناسی قرآنی» (نظام اندیشه اسلامی) یکی از جامع‌ترین سلسله مباحث معرفتی را در ارائه‌ی یک دوره کامل از معارف اسلامی جهت استفاده دانشجویان و طلاب ارائه نمودند،‌ که این دوره مبنای تدوین کتب درسی ویژه‌ای در حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان قرارگرفته است.

همچنین استاد طی ۷ جلسه نشست اساتید حوزه دانشگاهیان به تبیین رویکردهایشان در ۳۰ جلسه اول این مباحث پرداختند.

ضمنا در همان سال ۹۸ جزوه‌ای در مباحث انسان‌شناسی از مباحث نظام اندیشه ۱ (سی جلسه اول) برای ارائه به دانشجویان در دوره اسلام ناب تدوین شد. که تمامی این جلسات نیز جهت بهره‌مندی شما در ادامه تقدیم می‌شود.

لوگوی دوره انسان شناسی قرآنی استاد عابدینی

🔶 لینک دانلود این جلسات را در چهار بخش در ادامه تقدیم می‌کنیم :

 

💠  دانلود بخش اول :‌ صوت + متن جلسات ۱ الی ۱۶ (نظام ۱ - سال ۱۳۹۸) (610 مگابایت - از سرور صندوق بیان)

 

💠  دانلود بخش دوم:‌ صوت + متن جلسات ۱۷ الی ۳۰ (نظام ۱ - سال ۱۳۹۸) (538 مگابایت - از سرور صندوق بیان)

 

🔻 لینک کمکی دانلود مستقیم فقط صوت ۳۰ جلسه نظام ۱  (بخش اول و دوم)- سال ۱۳۹۸ ( حجم 1.09 گیگابایت - سرور سایت VDars.com )

 

🔶

💠  دانلود بخش سوم:‌ صوت + تقریر مختصر جلسات ۳۱ الی ۶۱ (نظام ۲ - سال ۱۴۰۰) (763 مگابایت - از سرور صندوق بیان)

 

🔶

💠  دانلود بخش چهارم:‌ ۷ جلسه نشست اساتید + جزوه تدوین شده از مباحث نظام ۱ در اسلام ناب (386 مگابایت - از سرور صندوق بیان)

 

🔻 لینک کمکی دانلود مستقیم فقط صوت ۷ جلسه نشست اساتید ( حجم 286 مگابایت - سرور سایت VDars.com )


🔶

🔶 خصوصیات ممتاز این دوره:

از امتیازات خاص این دوره، بار محتوایی عمیق و منظم آن است؛ توجه ویژه استاد عابدینی به نظام فکری عمیق و چارچوب دادن به اعتقادات جوانان است. ضمن اینکه در این دوره توجه به رویکرد مصداقی و تاثیر عینی معارف دینی است (نه صرف رویکرد مفهومی و ذهنی)، لذا از جمله امتیازات این دوره تبیین جایگاه انقلاب اسلامی و نبرد تاریخی حق و باطل و سیره‌ی قیام برای خدا در مسیر حرکت انبیاء و امامان معصوم (علیهم السلام) است. 

از امتیازات دیگر دوره ابتنایش بر مباحث قرآنی و نیز توجه ویژه‌اش به خودشناسی است. این دوره ابتدایش با انسان‌شناسی و انتهایش با خداشناسی‌ست. یعنی برعکس روال‌های معمول مباحث عقایدی، در این دوره بحث توحید در آخرین مراحل بحثش بعنوان تحقق عینی توحید مطرح می‌شود.

 

🔶 سیر کلی مباحث به‌ترتیب:

 >> انسان‌شناسی (انسان قبل الدنیا، و انسان فی الدنیا به سبک علامه)
 >> مباحث نبوت خاصه و امامت خاصه (به سبک طرح کلی رهبری)
 >> مباحث حب ذات (موتور حرکت)
 >> تاثیر جریان عاشورا و اربعین و انقلاب اسلامی در دوره غیبت تا برسد به دوران ظهور
 >> حقیقت غیبت (دوره حرکت از ظاهر به باطن) 
 >> مباحث ظهور (قبل ظهور، دوران قیام ظهور و دوره استقرار) به سبک علامه در اینکه ظهور و رجعت و قیامت سه مرتبه از یک حقیقت‌اند (توحید ولایی باب توحید الوهی) 
 >> مباحث معادشناسی (به ترتیب و سبک علامه در انسان بعد الدنیا، و با اشاره به کلمات امام خمینی) 
 >> مباحث توحید عینی با ظهور حقیقت عیتی توحید در قیامت

 

🔶 در ادامه فهرستی جزئی از سرفصل‌های مطرح شده طی ۶۱ جلسه را ارائه میکنیم:

 

🔶

💠  دانلود مجزای فایل فشرده متن نظام ۱ و تقریر نظام ۲ (88 مگابایت - از سرور صندوق بیان)

 

هدف دوره:

  • تبیین معارف توحیدی از دریچه انسان شناسی قرآنی.
  • آگاهی از جایگاه انسان در نظام هستی، توجه به ساختار فطرت الهی و استعدادهای وجودی انسان در سیر از مراتب خلافت روحی تا بدن زمینی اش (از کجا آمده ام).
  • آگاهی از وظیفه انسان در دنیا و جایگاه انبیاء و اوصیاء و هر مؤمن در نقشه هدایت الهی (آمدنم بهر چه بود).
  • آگاهی از مقصد زندگی انسان و سیر صعودی اش از دنیا تا قیامت، و تحقق مراتب توحید بصورت عینی در حرکت بسوی توحید محض در ظهور و رجعت و قیامت و بروز توحید کامل در خلافتِ الهی انسان (به کجا میروم آخر).

 

فهرست جزئی ۳۰ جلسه‌ی اول:‌ مطالب نظام ۱ - سال ۱۳۹۸

 

(انسان قبل از دنیا): فطرت یا خلقت انسانی

جعل خلیفه

ولایت الهی: خداوند خلیفه ای را به نحو اطلاقی از جانب خود تعیین کرد که ظرف حضور این خلیفه در ارض است.تعیین خلیفه به معنی ولایت آدم به عنوان ولی الهی است که تمام موجودات به واسطه او به کمال میرسند.

تعلیم اسماء الهی و نفخ روح

توجه به «منِ حقیقیِ انسان»: "ملائکه چون آدم که آمیخته ای از جسم و روح (متناهی و نامتناهی، سافل و عالی) است دیدند نسبت به خلافت سوال استیضاحی کردند. خداوند حرف ملائکه را تخطئه نمیکند بلکه به بیان حقیقت اصلی انسان که روح اوست میپردازد. حقیقت تعلیم اسماء در قرآن با نفخ روح یک حقیقت واحد است کما اینکه در آیات دیگر وارد شده است: فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدین"

ولایتِ الهیِ انسان بر ملائکه: وقتی ملائکه جز با انباء آدم به حقیقت اسماء نرسیدند خود را جزء شئون آدم دیده و دانستند که به واسطه آدم است که به ولایت الله میرسند.

سجده

توجه ملائکه به «منِ حقیقیِ انسان (روح)» و اقرار به ولایتِ او، و توجه شیطان به «منِ موهومِ انسان (تن)» و مقایسه خودش با آن: سجده ملائکه به حقیقت انسان که من عالی او بود تحقق یافت و عدم سجده شیطان به سبب انکار من حقیقی آدم و مقایسه خود با من سافل او بود. (نه اینکه این ها دو تا باشند بلکه یک حقیقت است که هم جسم دارد و هم روح).

ابتلاء ملائکه و شیطان و تمام موجودات به ولایت آدم: "سجده به معنی پذیرش اطاعت و ولایت آدم است، مانند سجده ماه و ستاره بر حضرت یوسف ع. ولایت آدم همان اطاعت و خادم بودن ملائکه نسبت به آدم است، برای به ظهور رساندنِ خلافتِ الهیِ او. همچنین، حسادتِ شیطان و عدم سجده اش بر آدم، به معنی انکار ولایت الهیِ روحِ آدم و دشمنی اش با به ظهور رسیدنِ خلافتِ الهیِ او بود، مانند حسادت برادران یوسف بخاطر ولایتِ او.

سنّت محوضت (محض شدن و محص جبهه حق، و محض شدن و محق جبهه باطل): محض ملائکه با پذیرش ولایت آدم به سبب توجه به من عالی، و تشکیل جبهه حق و محبان و تابعان خلیفة الله. و نیز، محق شیطان با انکار ولایت آدم به سبب توجه به من سافل، و تشکیل جبهه باطل و مبغضان و منکران خلیفة الله.

جنت

شکوه و شکوفایی زندگی الهی در پرتو توجه به «منِ حقیقیِ انسان»: "جنت تجلی حیات پاک من عالی (حیاتِ انسانی) است چرا که آدم در جذبه توجه به من عالی روحانی بود. شجر مقام جمع بین من عالی و من سافل است که آدم مقدمات آنرا نداشت لذا از آن نهی شده بود. شجر توجه به مقام کثرت بود که آدم از آن نهی شده بود. گرایش فطری انسان به من عالی به سبب این است که انسان در ابتدا جنت و حیات انسانی را چشید و از آنجا توجه به حیات حیوانی بدنش پیدا کرد و الا انسان حقیقت خود را حیوان می دید."

شیطان

فریب انسان در خودشناسی‌اش، و القای توجه به «منِ موهومِ انسان»: "شیطان توجه انسان را از من عالی به من سافل آورد و من او را فقط تن او معرفی کرد."

سوءاستفاده شیطان از فطرتِ حبّ ذاتِ حقیقی، و انحراف آن بسوی حبّ ذاتِ موهوم: "کار شیطان صرفا دعوت و وسوسه است و آنچه شیطان از آن سوء استفاده میکند همان حب ذات است. انبیا و اوصیا هم از  همین طریق وارد میشوند. یعنی آنها هم ذات را توسعه میدهند و از طریف حب ذات انسان را به حرکت وا میدارند. لذا شیطان خیلی خوب آدم را میشناخت و مهندسی معکوس کرد. بدین صورت که با تسویل و تزیین، منِ حقیقی او را من سافلش نشان میدهد."

عدم سلطه شیطان: "شیطان سلطه بر انسان ندارد. منطق الهی میگوید اصل با هدایت است و ضلالت تبعی است، و خدا شیطان را ولیّ کسانی قرار داده که عالماً عامداً از او تبعیت می‌کنند، در مقابل منطق شیطان میگوید که اصل غوایت و هدایت تبعی است و به خیالش بر هر بنده ای جز مخلَصین سلطه دارد، که خداوند این منطق باطل را رسوا نمود. ذکر این نکته لازم است که غوایت و اِضلال جزائی است و نه ابتدائی. شیطان با وسوسه من سافل را تقویت میکند و از همین راه او را گمراه میکند."

دشمن شناسی، و شناخت صحنه نبرد انسان با دشمنش (نبرد حق و باطل): "شیطان در مقابل انسان با تمام توانایی های بیرونی و درونی (نفس اماره) ایستاد. یک نبرد جدی در درون و بیرون انسان، که به فعلیت رسیدن استعدادهای انسان دائر مدار همین نبرد حق و باطل است. چه استعدادهای بیرونی انسان (در نبرد آفاقی با جهاد کبیر یا جهاد صغیر)، چه استعدادهای درونی انسان (در نبرد انفسی با جهاد اکبر)، که هر دو در راستای جهاد و نبرد با شیطان است، و این نبرد با اختیار و اراده انسان شکل میگیرد."

هبوط اول (هبوط عداوتی و حیوانی)

سقوط در خودشناسی، با قطع توجه از «منِ حقیقی» و توقف توجه و تعلّق یافتن به «منِ موهوم» موجب هبوطِ عداوتی و حیوانی:  "در هبوط اول توجه به من سافل یعنی تن محقق شد که این هبوط منفی است. ظهور سوءات و تمایلات حیوانی، ایجاد  عداوت از جمله موارد ظهور من سافل هستند که در هبوط اول آشکار شد. اگر توبه به این هبوط ملحق نمیشد این هبوط منجّز میشد و دیگر کار انسان به عداوت میکشید. اما چون این هبوط قبل از تنجّز با توبه همراه شد، تحققش هبوط دوم شد که بازگشت پذیر است. پس این دو هبوط و توبه زمانی نیست و یک واحد است. "

توبه

توجّه به «کلمات الله» و برگشت توجّه آدم به «منِ حقیقی»: توبه توجه از من سافل تنها به من عالی است و برگشت از هبوط حیوانی است.

توبه توجه به ولایت الهی است. هر توبه آدم، بین دو توبه الهی است. خدا توفیق توبه به آدم میدهد (تلقی کلمات)، آدم توبه میکند و بشرط اخلاص خدا توبه او را می‌پذیرد.

هبوط دوم (هبوط هدایتی و انسانی)

با هبوط دوم راه شریعت و هدایت الهی باز شد که زندگی زمینی آدم را به نور آسمانی توحید روشن مینماید. شریعت راه رسیدن به «منِ حقیقی» است.

کسی که به سمت هدایت و من حقیقی حرکت میکند به سمت مثبت بی نهایت وسعت می یابد. کسی که به سمت ضلالت و من موهوم حرکت کند به سوی منفی بی نهایت کوچک میشود.

(انسان در دنیا): هدایت مصداقیِ دین و نبرد حق و باطل در دنیا در سیر انبیاء تا عاشورا و از عاشورا تا ظهور 

نیازهای انسان

دشواریهای سفر انسان

دشمنان داخلی و خارجی انسان

مراتب هبوط ارضی

اعتباریات

اصل اول: عصمت در خلقت

اصل دوم: انتخابگری انسان

اصل سوم: حرکت به سمت امور سازگار و فرار از امور ناسازگار

اصل چهارم: امکان خطا در ادراک انسان

اصل پنجم: دخالت شیطان در موارد خطا

تفاوت امور ملائم و غیر ملائم در مکاتب مختلف

دخالت شیطان در نگرش انسان

زینتگری شیطان

ضرورت قانون الهی

جریان نبرد حق و باطل (هم در درون انسان با شیطان درونی، و هم در بیرون انسان با شیطان بیرونی)

هابیل و قابیل | حضرت نوح | سحره فرعون | نجات بنی اسرائیل | قارون | سامری | طالوت و جالوت | جنگ بدر | جنگ احد | غدیر | عاشورا | اربعین | دوران غیبت | انقلاب اسلامی

روش القای مصداقی معارف

انسان ده هزار ساله در سیر انبیاء

یکپارچگی تحولات تاریخ انبیا

بعثت پیامبر (ص) عصاره نبوات پیشین

تبیین دین در ضمن مصادیق و حوادث

تبیین حقایق دین از راه تاریخ انبیا

پیوستگی غدیر و رسالت انبیا

نگرش حرکت‌آفرین به فضائل اهل بیت (ع)

 جهاد مستمر ائمه (ع)

جامعیت در توجه به فطرت شوق به فطرت فرار از نقص

توحید کثیر

نقش امام حیّ در تکوین و دینداری

جنگ تأویل و تنزیل

جولان شیطان پس از رسول اکرم (ص)

اشتباه محاسباتی انصار

کافی نبودن محبت بدون مودت

سستی خواص بعد از پیامبر ص

نقش خواص در عاشورا

حب ذات در تمام هستی

دفاع، لازمه حب ذات

حدود «من»

ماهیت قیام اولیای الهی

عاشورا تجلی دفاع از منِ توسعه یافته

حب ذات و دفاع از مسلمین

مراتب محبت و کاربردی سازی آن

دقت در مرزهای من

رسالت انبیا و معرفی ذات اصیل انسان

عاشورا و معرفی من اصیل انسان

عاشورا؛ زبان فطرت

عاشورا و ظهور

عاشورا، ظهور «من» عالی

عاشورا تجلی دعا در متن حماسه

خالص سازی حق و باطل در عاشورا

اربعین، امتداد عاشورا

اربعین، جوانه تمدن توحیدی

نیاز بشریت به فرهنگ اربعین

فروپاشی من های موهوم در اربعین

اربعین و اقتصاد توحیدی

اربعین؛ سیطره بر مجاز و فضای مجازی

تاکتیک دشمن در برابر اربعین

اربعین و انقلاب اسلامی

اربعین؛ زیستن در آغوش ولایت

اربعین و جهانی شدن

سبک قرآن در بیان زندگی انبیا

نبرد حق و باطل در سیره امام سجاد (ع)

 نبرد امامان دیگر

تقیه، نبرد پنهان شیعه

تناسب میان سختی ائمه و شیعیان

اتمام حجت در حضور و غیبت امام ع

تحلیل زندگی امامان ع از منظر قرآن

سیر استکمالی بشر در تاریخ انبیا

دوران غیبت، تمرین غلبه روح بر بدن

نسبت غیبت و هبوط آدم

غیبت و عبور از بدن

جمع تمام غیبتها در غیبت امت ختمی

معنای فراگیر شدن ظلم

تصفیهخانه غبیت

غیبت، سرّ الهی

انقلاب اسلامی، نخستین حاکمیت الهی پس از پیامبر (ص)

انقلاب اسلامی؛ ابطال تئوری های مادی

رابطه معصومان (ع) و نائبان ایشان

آثار نظریه نصب الهی

سرعت قرب در حاکمیت الهی

نیابت عامه و رشد یقین

عظمت انقلاب اسلامی

تزلزل در محکمات؛ علت اصلی ریزشها

سرعت کمال در نظام ولایی (ولایت فقیه)

ولایت فقیه، حرکت بسوی تولّی بر صفات ولایت روح اعظم در امام و تبری اجتماعی از دشمنان ولایت است.

امام خمینی همچون انبیاء الهی جامعه را در ضمن حوادث مصداقی به توحید مصداقی رهنمون می‌کرد. اگرچه معلم توحید بود اما کلاس توحید مفهومی برگزار نکرد. بلکه مراتب توحید مجسم را نشان می‌داد و همچون سیره انبیاء، توحید را در ضمن حوادث و وقایع، ظهور و بروز می‌داد. لذا اساسا کاری که امام (ره) برای ظهور توحید کرد با هزاران کلاس درس توحید و معاد محقق نمی‌شد. کار ایشان، ایجاد کارخانه انسان‌سازی بود. فلذا سرعت تغییر و انقلابی که در انسان‌ها به واسطه فعل امام ایجاد شد، در طول تاریخ بی‌نظیر بوده است. مثل عصای موسی (ع) که به زمین افتاد و تغییر عظیم و سریعی در سحره فرعون ایجاد کرد، کار امام (ره) یک تحول عظیم در جامعه انسانی بود و انسان را مبهوت می‌کند. این که افراد با چه سرعتی تغییر پیدا کردند، غیر قابل حساب است. قطعا این تحولات در افراد، شعاع وجودی امام (ره) و به واسطه فعل ایشان بوده است. کار او حقیقتا، ادامه نقشه انبیاء الهی برای تحقق توحید است.

 

(انسان بعد از دنیا): مراتب ظهور حقیقت توحید (مبدأ و معاد) در جان انسان و جهان، از ظهور تا قیامت

ظهور

ظهور امام زمان (علیه السلام) آغاز شکوفایی کامل نظام حیات انسانی و بروز توحید در زندگی انسانی است. بروز زندگی انسان با توجه به توحید اسمائی و ظهور کمالات الهی در جان و جهانِ اوست. تمامیت یافتن ظهور و بروز عینی اسماءالله و کلمات الهی و حاکمیت احکام روح (من حقیقی) در نفوس و جامعه انسانی و تمام مناسبات فردی و اجتماعی زندگی بشری است که با تحقق دولت توحیدی انسان کامل محمّدی خواهد بود. و همچنین، با ظهور دولت تامّ محمّدی، شکست کامل ظلم و ظلمت های دولت شیاطین است، با مغلوب شدن تمام مناسبات وهمی من موهوم انسانی که کار دولت های شیطانی تا قبل ظهور بود.

آغاز حاکمیت تام و جامع ولایت تام محمّدی با ظهور جامع اسماء الهی در جامعه انسانی و حاکمیت امر توحید الهی بصورت فراگیر در زندگی انسانی. اولین مرتبه از بروز امر الهی در ایام الله ثلاثه : سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ: «أَیَّامُ اللَّهِ ثَلَاثَةٌ: یَوْمُ قِیَامِ الْقَائِمِ، وَ یَوْمُ الْکَرَّةِ، وَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ».

"شیطان وقتی از خداوند مهلت خواست که «فَأَنْظِرْنی‏ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُون‏»( حجر، 36) «به من مهلت بده تا روز بَعث قیامت»، خداوندمتعال فرمودند «إِلى‏ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ»‏»( حجر، 38). خداوند نفرمودند که تا «یومُ البَعث قیامت» مهلتت دادم. بلکه فرمودند مهلتت میدهم تا روز «وقت معلوم» که «إِلى‏ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ».

 در روایات اولین مصداق نیز این «الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» را به روز ظهور معنا کرده‌اند که در وقت استقرار حکومت  حضرت مهدی ع است.

رجعت

فعلیت کامل ارتباطات حق میان مؤمنین و خالص شدن نفوس در نورانیت الهی. حدیث شریف از «صُحُف حضرت ادریس ع» ، پیرامون «توصیف جامعه‌ی پاک شده از آلودگی‌های شیطانی» پس از پایان یافتن مهلت شیطان در مرتبه‌ی ثانی از سقوط تأثیر شیطان در موعد وقت معلوم. شیطان سه بار و در سه مرتبه، ساقط شده و سر بریده می‌شود. یک‌بار در روز ظهور است، و یک‌بار هم در دوران رجعت، و در نهایت در قیامت که ساقط در جهنم میشود.

قیامت

در انتهای مراتب ساقط شدن شیطان، با تحقق مرتبه‌ اتمّ و نهایی توحید احدیت در قیامت، شیطان ساقط در جهنّمِ خلد میشود و تمام آثار وجودیِ شیطان نیز پوچ و فانی میگردد. که هنوز بعثِ قیامت (با نفخه‌ی دوم) برپا نشده، و مهلتِ شیطان در ابراز انانیّتش به پایانِ خود میرسد.

قیامت، بروز عینی و تامّ توحید احدیِ الهی، که در آن هیچ غیرخدا بروز و ظهور ندارد، و هرچه هست ذیل توحید احدی الهی بروز مینماید. لذا پاسخ به «لمن الملک الیوم؟» را خدا به خودش میدهد، و در نقل دیگری میفرماید انبیاء و اوصیاء و اولیاءالله پاسخ میدهند، چون آنها زبان خدایند و هیچ غیر خدا در قلب آنها نیست، همان کسانی هستند که در نفخ صور «الا من شاء الله» هستند و چون ناخالصی از شرک نداشتند فزع و صعقه در نفخ صور هم ندارند و حاضرند و پاسخ اقرار بر ملوکیت و حکمرانی خدا را میدهند که «لله الواحد القهار» :  غافر 16 : یَوْمَ هُمْ بارِزُونَ لا یَخْفى‏ عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَیْ‏ءٌ لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّار.

انسان پس از عبور از مرتبه‌ی «انسان در دنیا» وارد مرتبه‌ی «انسان بعد از دنیا» می‌شود، که محلِّ به ثمر نشستن و شکوفاییِ میوه‌های «نظامِ وجودِ انسان» است. علم به مراحل و مراتب انسان در «زندگیِ أبدیِ أخروی»، موجب می‌شود که انسان «سبکِ زندگیِ دنیاییِ خویش» را با «جدّیّتِ ایمانی» بسازد، تا بتواند به «اوجِ بی‌نهایتِ قامتِ کمالِ انسانی» در صحنه‌ی «قیامتِ الهی» نائل شود.

 

قیامت، عالَمی است که مرتبه‌ای «نتیجه‌ای» نسبت به دنیا دارد، و محتوایِ شخصیّتِ هر انسان را در «مقصدِ وجودش» مکشوف می‌سازد؛ عناوینِ سرفصلهای شناخت معاد و قیامت طی «16 فصل» مطرح می‌شود که در ادامه دوره در طی ۳۱ جلسه دوم سال ۱۴۰۰ ارائه شده‌اند:

  1. «موت» و «أجل» (سکراتِ شروعِ مرگ)
  2. عالَم برزخ
  3. نَفخِ صُور
  4. صفاتِ روز قیامت
  5. برانگیخته‌شدنِ انسان (بَعْثِ از قبر)، برای قضاوتِ قاطعانه‌ی حق
  6. صراطِ ولایتِ الهی بر روی لهیبِ آتشِ جهنّم
  7. میزانِ عدل (شاخصِ حق) برای وزن کردنِ قدرِ ایمانی بودنِ أعمال
  8. نامه‌ی أعمال
  9. شاهدانِ دادگاهِ قیامت
  10. حسابِ الهی (عینِ واقعِ تکوینی)
  11. جزایِ الهی (حشر انسان با عملِ خویش)
  12. مقام شفاعت به اذن الهی
  13. مقامِ بلندِ اهلِ أعراف ایستاده بر حصارِ تمایز دهنده بینِ بهشت و جهنّم (شناساگرانِ کفر و ایمان، حجّتِ راهِ خدا، حاکمانِ قیامت از جانب خدا)
  14. بهشتِ مؤمنان در پاداشِ أمان و سلام، و میراثِ از رحمت الهی
  15. جهنّمِ کافران در عذابِ خُردکننده‌، و حِرمان از رحمت الهی
  16. عمومیّتِ حشر و معاد برای تمامِ مخلوقات

 

فهرست جزئی ۳۱ جلسه‌ی دوم:‌ مطالب نظام ۲ - سال ۱۴۰۰

جلسه 1. 10

مروری از مباحث گذشته. 10

مراحل داستان خلقت آدم و قوای وجودیش و بیان حرکت عظیم انسان. 10

قوای فطرت شوق به کمال و فطرت فرار از نقص... 10

توجه به بدن و زینت تعلقات آن، و تعلق به دنیا و آثارش، اسباب هبوط.. 10

آخرالزمان دوره شدیدترین تعلقات، و شدیدترین حساسیت و ادراک ظلمت... 10

بعثت انبیاء الهی، گردنه های حرکت عظیم انسان در ادراک مصادیق ظلم و مبارزه با آن. 10

جلسه 2. 10

تمایز «من حقیقی عالی» و «من موهوم سرابی»، و تمایز دو جبهه حق و باطل بر اساس آن.. 10

کار انبیاء و اولیاء الهی بسوی ظهور، بیان اندیشه در حرکت مصداقی است که حساسیت و ادراک ظلم در جبهه حق قوی تر شود. 11

بحث جدید در ادامه مباحث سابق: «بسترسازی ظهور، در انقلاب اسلامی». 11

شناخت نقص ها و نیستی های حرکت انقلابی که از آنها انقطاع بیابیم، و شناخت کمالات در صحنه حرکت انقلابی که افق صعودمان داشته باشیم. 11

جلسه 3. 12

فرق بین علائم ظهور و شرایط ظهور. 12

جغرافیای منطقه ای کشورها در علائم ظهور. 12

مهدویت یک نقشه راه و نظریه تمدنی است در برابر تمام مکاتب فکری دیگر. 13

آخرین دولت بودن حکومت مهدوی، پس از رسوایی نظریه های تمام مکاتب بشری.. 13

قیام خراسانی و قیام یمانی نشان از حاکمیت اسلامی در این دو منطقه، و حرکت اندیشه‌ی در عمل در منطقه آنها 14

اندیشه جهادی منتظران در صحنه عمل، عامل وحدت و پیوستگی در جبهه مقاومت... 14

جلسه 4. 16

جنگهای نزدیک به ظهور، جنگهای نامتقارن.. 16

آیا دجال و سفیانی نماد هستند یا شخص هستند؟. 16

انقلاب اسلامی، مهمترین حرکت اجتماعی منتظران در دوران غیبت... 16

مومنان در دوران نزدیک ظهور، بمانند انبیاء الهی ظاهرکننده امر و اراده الهی خواهند بود. 17

جلسه 5. 17

اجابت ها بقدر تقاضاهاست، که انقلاب اسلامی یک مرتبه اجابت بقدر تقاضاهای اجتماعی بود. 17

اقامه دین در حاکمیت های مؤمنان، تقاضای ظهور را بیشتر میکند. 18

هرگاه جلوه‌ی ظهور عمیق تر شود، نحوه ای از غیبت محقق میشود. 18

مراتب رفع غیبت و تحقق ظهور در افراد و جوامع مختلف... 19

خرق حجاب زمان و مکان، در ارتباط با حضرت، در دوران غیبت... 20

کسی که حال و گفتمان زندگیش آمادگی دائمی برای نصرت امام باشد، حجاب زمان و مکان را خرق میکند. 20

اجازه رجعت اختیاری به منتظر مجاهد در هنگام قیام امام زمان (علیه السلام) 21

نزد منتظران خالص امام زمان، غیبت به منزله مشاهده است، و حجابی برایشان نیست... 21

غیبت، دوره غلبه یافتن جنبه باطنی (یلی الربی) بر جنبه ظاهری (یلی الخلقی) 22

حقیقت انتظار، در ارتباط وجودی با هدایت امام، فوق زمان و مکان.. 22

حقیقت همراه بودن با امام زمان ع، شناخت امام است که وظیفه ات را برای امامت انجام دهی.. 24

مؤمنان دوران غیبت، بهشتیانی که در جستجوی نور هدایت امام هستند، ولو مکان امام را نمی دانند. 24

جلسه 6. 25

حقیقت ظهور. 25

ظهور امر الهی، بروز توحید در تمام سببیت هاست، که بیابند سبب قاهر بر تمام اسباب، خدای سبحان است... 25

جلسه 7. 26

ظهور و عروج، مسیر برگشت از هبوط.. 26

تغییر در دوران ظهور، به تغییر در عالم نیست، بلکه به تغییر ادراک است... 26

ظهور و قیامت، ورود به نگاه ملکوتی و توحیدی به اشیاء. 26

دنیای خارج و آخرت با هم تعارضی ندارند، بلکه نگاه دنیایی تعارض با نگاه آخرتی دارد. 27

بیان علامه طباطبایی در المیزان.. 28

المیزان ج2 ص108و109: ظهور و رجعت و قیامت سه مرتبه از یک حقیقت اند، که آن بروز توحید و فنای همه اوهام و ارتفاع حجاب اسباب از منظر انسان است... 28

رفع حجاب از انسان برای نیل به نگاه قیامتی.. 29

نگاه وهمی دنیوی، موجب شرک انسان در خضوع مقابل قدرت محدود اسباب و محبت و وابستگی به آنها (حب دنیا) 30

المیزان، ج11، ص10و11: خصائص قیامت همیشگی و دائمی در جریان است، اما این انسان ها هستند که در حجاب غفلت اند، و بروز توحید را مکشوف و مشهود نمی بینند. اما در یوم القیامة  (و مرتبه ای از آن در یوم الظهور) حقایق براى همگان واضح شده، توهم استقلال اسباب و وسائط زائل مى‏گردد. 31

در منظر قیامتی، در خصوصیّت بارز هر شئ، ضدّش برای ناظرین آشکار میشود تا نشان دهد که اثر از خودش نیست... 32

در نگاه قیامتی، غفلت ها و شک و تردید ها زائل شده، و همه عیناً می‌یابند که خداوند «حق مبین» است... 33

سقوط روابط استقلالی میان اشیاء، و شهود سبب قاهر ظهور نور خداوند در همه اشیاء. 33

در منظر قیامتی، تمام روابط قطعیه دنیایی فرو میریزند، و فقط میزان رابطه با خدای سبحان است که قطعی و باقیست... 35

نگاه قیامتی، در همین زندگی برای انبیاء و اولیاء الهی محقق شده است، که خدا را حقیقت واحد قهّار و غالب بر همه امور و اشیاء می بینند. 35

متاسفانه نگاه به اسباب ما را احاطه کرده، و باید هشیار به نور توحید شویم. 36

انقلاب اسلامی و دوران ظهور، دوران جدا شدن از توهم اسباب، و اتصال به قدرت خدای سبحان.. 37

جلسه 8. 38

حرکت بسوی ظهور، با حرکت حبی و شوقی.. 38

حرکت در زمان ظهور، منازل عبور از غلبه احکام بدن، بسوی غلبه احکام روح.. 38

توحید ولایی ظهور، مقدمه توحید الهی قیامت... 39

ابتدا و امتداد و غایت همه خلقت در بستر و دامنه نور وجودی امام (توحید ولایی) 39

جلسه 9. 40

امام زمان ع در توحید ولایی دوران ظهور، مظهر «هو معکم أینما کنتم» با انسان ها هستند. 40

امام، آن «منِ عالی» همه انسانها و موجودات، که در دوران ظهور، این ارتباط با او ادراک میشود. 40

هر اطاعت امر نسبت به امام یک مرتبه قرب است به آن «مَنِ عالی و گسترده انسان». 40

مراتب درک معیت امام. 41

خلق و رشد و مرگ و حیات برزخی و قیامتی همه موجودات در دامنه وجود امام است... 41

سنت یوسفی و سنن انبیاء الهی همه به تمامه در امام زمان (علیه السلام) 42

ظهور شجره ولایت و توحید ولایی در قیامت، بصورت شجره طوبی، که ریشه و ساقه اش در خانه مقام ولایت است، و شاخه های آن در خانه های مؤمنین. 42

شجره خبیثه و شجره زقوم در نظام کفر بیان ارتباط و اتصال ولایت کفر میان سران و اتباعشان باهم است... 43

هر عمل صالح ارتباط با امام در مسیر توحید ولایی، و موجب ریختن حدود منیت هاست... 43

امام زمان ع، وجهُ اللهی است که در آینه ایمان مؤمنان همان روی زیبای الهیش را عاشقانه تا ابد نظاره میکند. 44

جلسه 10. 45

بیان توحید ولایی، و آثار امام، بمانند آثار ملائکه الهی و اسماء الهی است، که تماماً فانی فی الله و شأن رب و ظهور توحید ربوبی است... 45

ظهور حقیقتی فرا تمدنی است... 45

ظهور در حرکتی کاروانی با روح جمعی توحیدی به تبع روح امام است... 46

توحید عینی و وحدت حقیقی اجتماعی در دوران ظهور، فراتر از وحدت اعتباری و توحید انتزاعی.. 46

دین جدید در ظهور، یعنی عبور از مرتبه کف دین در حل نزاع، به مراتب متعالی آن در ارتباط با توحید ولایی در امام. 48

عبور از کثرت های اعتباری و انانیت های افراد و انّیّت های اشیاء، با محبت شدید همه به «مَنِ الهی» در امام. 48

در دوران ظهور، علم و ارتباطات انسان ها با هم و با عالم هستی، همه با ارتباط باطنی و علم حضوری میشود. 51

در دوران ظهور، دولت اسماء الهی در نهایت مراتبش آشکار میشود. 52

هر اطاعتی برای رسیدن به ملکه اطاعت و امر پذیری نسبت به روح امام است، که وحدت و شأنیت تحقق یابد. 53

جلسه 11. 54

ظهور مسیر حرکت حیات انسان بود، و قیامت محل استقرار حیات انسانی است... 54

سیر انسان بسوی نامتناهی.. 54

حقیقت مرگ چیست؟. 55

اجل معلق و مقدر قابل تغییر، و اجل مسمی مقضی عندالله بدون تغییر. 56

عبور از مرگ با سه قوه الهی؛ قوه دافع و راننده از مراتب قبلی، و قوه جاذب و کشنده بسوی مراتب کمالی بعدی، و قوه مصاحب و همراه در عبور. 56

یک راه شناخت آخرت و ورود به آن، شناخت دنیاست... 57

همه موجودات حشر دارند، اما بعث مختص انسان است، و همه عالم هستی به تبع انسان بعث می یابند. 57

جلسه 12. 58

انسان همیشه در حال موت از مرحله قبلی و حیات بالاتر در مرحله بعدی.. 58

مراحل معاد از ادراکات در حال احتضار تا بعد از نفخه صور ثانی در قیامت... 58

اعتقاد به معاد، موجب اعتقاد به تمام عقاید مراحل قبلی از توحید و نبوت است، چون فصل اخیر عقاید انسان است. 59

باور به معاد، مصحح همه نسبت هاست در تمام رفتار و اعمال و حرکات انسان.. 59

برگشت به معاد و حرکت در عود، به ایجاد شدن تغییر در نحوه ادراک است، که موجب تغییر نشئه وجودی انسان میشود. 60

مرگ و ورود به مراحل معاد، جدا شدن از نواقص و اغیار است... 60

مرگ و معاد موجب تغییر در عوارض انسان هستند نه تغییر در ذات... 60

لحظه احتضار ورود به مرحله توحید ولایی است، و لحظه تحقق کامل مرگ ورود به مرحله توحید ربوبی است... 60

رؤیت متوفی کننده، بر اساس مرتبه متوفی (ملائکه کثیره، یا ملک الموت واحده، یا خود خدای سبحان) 61

رابطه خواب و مرگ... 61

مراتب ادراک به علم حضوری، مراتب تغییر در عالم هستی برای انسان ایجاد میکند. 61

جلسه 13. 61

امام خمینی: غایت خلقت انسان عالم غیب مطلق است... 61

همه عالم هستی بسوی انسان کامل حرکت میکند (توحید ولایی)، و انسان کامل بسوی خدا حرکت میکند (توحید الوهی) 63

انسان کامل روح عالم هستی است، و هستی به منزله بدن اوست... 63

معاد، از سنخ تحولات در این عالم دنیا نیست... 64

تفسیر هستی پس از هر مرحله از مراحل عود و رجوع الی الله در ظهور و رجعت و قیامت، معنای خاصی پیدا میکند. 64

انسان هر لحظه در حال حرکت بسمت مقصد غیب مطلق است، و اگر اختیارا نرود، بالاخره او را اضطرارا می‌برند، چه با قوای جبرائیلی و چه با قوای عزرائیلی.. 65

ایمان به معاد، فطری تمام انسان هاست... 66

معاد جزء مراحلی از کمال تدریجی انسان است که قوایی از انسان در آن شکوفا میشود. 66

عالم آخرت و معاد، عالم فطرت حریت و نفوذ اراده است در انسان.. 67

ملاک در نوع نگاه انسان به مرگ... 67

مراتب من ها، در ارتباط منِ نازل با منِ متعالی.. 70

مرگ و معاد انسان حتما بسوی کمال و فعلیت یافتن هاست... 71

امام خمینی با این منظر یقینی معرفتی به معاد است که حرکت انقلابی و مبارزه اش با طاغوتیان شکل میگیرد. 71

جلسه 14. 72

سیر عالم هستی بمانند سیر خلقت انسانی و مراتب بلوغ جسمی و روحیش... 72

مشاهده درجات سعادت یا درکات شقاوت در هنگام احتضار به مقدار قطع تعلق از عالم بدن.. 72

بیان امام خمینی در مشاهده درجات و درکات... 73

میزان مراتب رویت توفی کننده به نسبت مرتبه نفس در توجه به مرتبه بدنی یا مرتبه مثالی یا مرتبه عقلی.. 73

مسیر کسب فضایل و ملکات در مراتب مکاتب اخلاقی.. 74

بیان امام خمینی در تفاوت مشهودات اهل ایمان و کفر. 74

غلبه احکام روح و ضعف احکام بدن، بتدریج در سلوک دینی ایجاد میشود. 74

شدت علاقه به دنیا موجب شدت سختی بهنگام مرگ و قطع تعلق از دنیا 75

جلسه 15. 75

قیامت پایان زندگی انسان نیست، بلکه آغاز حقیقت زندگی انسانی است... 75

انسان در دنیا متحد و محشور با مفاهیمِ حقایق است... 76

انسان پس از عالم دنیا فقط با خودش و صورت های مرتبط با خودش محشور است... 76

هر ارتباط انسان در دنیا و آخرت و ادراک و احساس لذت و دردهایش در آنها، از ارتباط و ادراکاتِ درونیِ او نشأت میگیرد. 77

در دنیا هر حیاتی با موت های متعدد محجوب بوده، اما از لحظه احتضار بقدر قطع تعلقات، حیات بالاتری جلوه میکند که آن حیات دیگر مورد موت های متعدد قرار نمیگیرد. 79

ادراکات پس از دنیا، در دو صحنه نور و ظلمت به مراتبشان درک میشوند. 79

از لحظه احتضار به بعد، انسان هرچه را که می بیند، همه چیز در حب و بغض او خلاصه میشود، یا محبوب انسان است به مراتب حب، یا مبغوض انسان است به مراتب بغض... 80

زمان در برزخ نسبت به هرکسی مخصوصِ خودش است... 80

جلسه 16. 81

برزخ هر کسی به نسبت دنیایش بینهایت است، و قیامت همان فرد هم نسبت به برزخش باز بینهایت است... 81

دنیا نسبت به برزخ، خواب است در برابر بیداری، و برزخ هم در برابر قیامت، خوابیست در برابر بیداری بالاتر. 81

تغییرات میان حیات دنیا و حیات برزخ و حیات قیامت، تغییر در نحوه ادراک است... 82

چون تحقق برزخ و قیامت دائر مدار تحوّل درونی و ادراکی است، لذا در زندگی دنیا هم رؤیت برزخ و قیامت امکان پذیر است... 82

اساس بر رؤیت و ادراک است... 83

تا انسان حال احتضار شدید پیدا میکند، تمام ارتباطاتش با بدن تحت الشعاع احتضار قرار میگیرد و دیگر دردهای بدنی را احساس نمیکند. 84

تمام مشاهدات نقل شده در برنامه «زندگی پس از زندگی» مربوط به حالت احتضار است، و مرگ قطعی رخ نداده است که میتوانند برگردند. 84

در حالت احتضار و بعد از آن، سیطره نفس بر بدن و نفوذ اراده نفس ایجاد میشود، چون دیگر محدود به تعلقات بدنی نیست... 85

بدن برزخی و چهره نفس، به صورت ملکات و خُلق و خوها و صفاتِ و احوالِ اوست... 86

حدیثی در بیان حال مؤمن محتضر.... 86

متن عربی حدیث... 87

مانند حال محتضر باش... 88

جلسه 17. 89

اثر تلقین در لحظات احتضار و وقت دفن کردن، بر ایجاد توجه و تمرکز نفس بر اعتقادات انسان، که بواسطه ملائکه به نفس انسان منتقل میشود. 89

سوال قبر و فشار قبر و رویت اعمال و ارواح مقدس و ملائکه و بابی بسوی بهشت و جهنم و ... همه در قبر برزخی است، نه در قبر خاکی بدن.. 89

انسان در برزخ، بدن مثالی دارد، که تابع احکام برزخ است نه تابع احکام دنیا 89

انسان در برزخ مجذوب عالم قیامت است... 89

تمثلات مثالیِ اعمال در برزخ.. 90

تنها جایی که برای انسان دار قرار و آرامش مطلق است و نفوذ مشیت و اراده او کامل است در عالم قیامت است... 91

جلسه 18. 92

نفخ و مکث و جذب... 92

سوال در برزخ از کسانی است که محض ایمان و کفر هستند. 93

ارتباط مؤمنین در بهشت بصورت یک شجره واحده و متصل با مقام ولایت... 93

مؤمن آنچه در برزخ از وضعیت خانواده اش در دنیا می بیند آن چیزهایی است که دوست دارد و آثار اعمال اوست، و کافر برعکس آنچیزی را نشانش میدهند که کراهت دارد که آثار اعمال اوست... 94

همانطور که مومن در حرکت کمالی اش ادراکش عوض میشود و جلو میرود، عالم هم مراتبش بر او تجلی میکنند و تابع تغییر ادراک انسان، ارض و سماوات هم تبدّل پیدا میکند برای او. 94

سوال قبر، بروز نطق وجودی انسان در تمام مراتب ریشه عقاید و شاخه های اخلاق و میوه و برگهای اعمالش در شجره وجودش... 94

قبر یا حفره ای از حفره های جهنم است یا روضه ای از روضات بهشت است... 95

تصدیق به حقایق و پاسخ به سوال قبر، به علم حصولی نیست، بلکه براساس انس و علم حضوری و ارتباط حقیقی است... 95

شیطان میتواند در علوم حصولی ما نفوذ و تاثیر خطا و تکذیب عملی ایجاد کند، مگر آنکه آن علوم به قلب بنشیند و باور قلبی شود. 95

جلسه 19. 96

قیامت شناسی صرف شناخت اخبار و توصیفات نیست، بلکه موجب شناخت انشاء باید و نباید های دنیاست... 96

تمام مراحل عالم خلقت در قوس نزول و قوس صعود در راستای به فعلیت رسیدن عالم و محض شدن انسان است... 96

رجوع حتما از طریق وجود عالی امکان پذیر است... 96

قوس نزول حقیقت از علم به عین آمدن است از وحدت به کثرت، و در قوس صعود از کثرت عینی به وحدت عینی و شهودی میرسد. 96

شهودِ فنا هم مراتب دارد، در مراتب شهودِ فنای فعلی و صفتی و ذاتی، که گاهی شهودِ فنای فعلی در یک فعل است، گاهی شهود فنای صفتی در برخی صفات، تا برسد به شهود فنای ذاتی از یکسری از شئون فعلی و صفتی به ذات... 97

تخلیه و تحلیه و تجلیه. 97

نفخ صور اول و ثانی، صعقه اماته، و جذبه حیات الهی.. 97

استثنای منقطع و متصل در صعقه. 97

رجوع کل شی الی اصله. 97

صیحه آسمانی ظهور. 98

حدیث امام سجاد (موت و نفخه صور اول و ثانی) 98

جلسه 20. 98

جذب به جنبه یلی الربی.. 98

معاد قطعا جسمانی است که انسان به تمام مراتب وجودش بصورت جامع حشر پیدا میکند. 98

بدن در قیامت زنده و ناطق و به صورت اعمال و اخلاق و عقاید انسان است... 98

صراط قیامت... 99

حرکت انسان در صراط، تابع ارتباط او با امام است... 99

همه انبیاء بسوی صراط مستقیم میکشانند، و تنها پیامبری که سیطره و احاطه بر صراط دارد پیامبر خاتم است، که صراط شأنِ وجودِ اوست... 99

اقامه میزان به وزنه حق برای مومنین.. 99

هر عملی یک میزان خاص خود را دارد، و نهایتا این موازین با هم جمع میشوند. 99

دو دسته میزان ندارند، یک دسته انبیاء و اوصیاء که خودشان میزان هستند، و یک دسته کفار و مشرکین که اعمالشان حبط شده و میزان ندارند. 99

جلسه 21. 99

رجوع به فطرت انسان ها در قیامت... 99

موقف خصماء در قیامت... 100

فصل [1] [الخصماء و المظالم‏] 100

ترجمه. 102

میزان مجسم، نبی یا وصیّ و ولیّ الهی است که در موقف میزان همه انسان ها با او سنجیده میشوند. 104

عمل با اعتقادات سنجیده میشود. 104

نامه اعمال. 104

حقیقت کتاب اعمال، امام است، یوم ندعوا کل اناس بامامهم فمن اوتی کتابه بیمینه. 104

جلسه 22. 105

نامه اعمال یک حقیقت زنده و حاضر و تازه است، یک کتاب مرده و صرفا مفهومی و تاریخی نیست... 105

امام هیمنه بر کتاب اعمال افراد دارد، امام کتاب مطلق و لوح محفوظ است، و نامه اعمال دیگران نامه های مقید و لوح محو و اثباتند. 105

آنچه که در نامه عمل ثبت میشود به منزله بذر در گیاهان و نطفه در حیوانات است، که آن بذر به ثمر رسیده و نطفه به حیات بالاتر میرسد، لذا اعمال در نامه اعمال با تمام آثار تفصیلی شان باز میشوند. 105

شاهدان اعمال، در دنیا عمل انسان را در تمام مراتب عمقش و در تمام دامنه تأثیرش فرازمان و فرامکان مشاهده کرده اند، لذا در قیامت با آن سیطره ای که در شهود اصل عمل و تاثیرش داشته اند شهادت میدهند. 105

دوستان خوب در دنیا تاثیرش در رسیدن به مقاماتِ خوب آنهاست، و برعکس دوستان بد در دنیا موجب چشیدن  درکاتِ بد عذاب آنهاست... 106

مؤمن هرچه ارث برای اهلش گذاشته باشد، آنها را غنا برای خودش نمیداند، و تنها آنچه برای خدا باشد را موجب نجات و دارایی خود می بیند. 106

حسابرسی الهی به افاضه الهی است و مترتب بر آثار اعمال سابق است... 107

حیا و خجالت و شرم حضور مؤمن از شدت بدی عملش، موجب آمرزش عمل، و پوشش آن در قیامت از همه ملائکه و انبیاء و اوصیا خواهد بود. 107

محاسبه بر اساس استعداد انسان برای اعطای رزق مناسب اوست در دنیا و آخرت... 109

جلسه 23. 110

حساب خدای سبحان عین حساب واقع است، نه کشف مجهول از معلوم. 110

سرعت و کندی محاسبه برای افراد، به لحاظ محاسَبین (خود افراد مورد محاسبه) است، نه به لحاظ خدای سبحان که محاسِب است... 111

گستردگی تاثیر عمل انسان در تمام عالم هستی.. 112

کفار طول مکث در حساب دارند، و مؤمنین بقدر درجات بالاتر ایمان، سرعت در حساب دارند. 112

تمام مدارج حساب افراد با تنوعشان، نسبت به خدای سبحان یک امر واحد است... 113

قیامت روز ظهور حساب در ادراک انسان است، و الا در دنیا هم حساب الهی برپاست، ولی انسانها در ادراکشان توجه ندارند. 113

جزا عین عمل هست و از ابتدا تفکیک و گسستی بین عمل و جزا در کار نبوده، که در قیامت تازه بخواهد الحاقی صورت بگیرد. 114

روز قیامت ظهور تمامیت نتیجه خلقت انسان است... 114

دو گروه حساب ندارند، گروه مؤمن محض (مخلَصین) که خودشان میزان حساب اند، و گروه کافر محض (اشقیاء) که اعمالشان همه حبط شده است... 114

بحث شفاعت در قیامت طبق مضامین آیات قرآن: اذن در شفاعت همان رضای خداست... 116

پیامبر اکرم (ص) هم شفیع امت خویش است و هم شفیع بر تمام شفیعان (شفیع الشافعین) 116

پیامبر اکرم (ص) خودش حقیقت اذن الهی است که اذن برای شفاعت کردن به خوبان میدهد. 117

مقام محمود و تمام قرب و تمام شفاعت برای پیامبر خاتم است که مقامش «حمد مطلق» است... 117

شفاعت در اعمال، برای نجات اهل کبائر، نیاز به سنخیت در ذات دارد که ولایت را در عقیده ذاتیشان داشته باشند. 117

شفاعت با کمک سببی در درون انسان است (عقیده ایمانی در ذات) که تاثیر در تقویت ایمان و تطهیر اعمال میگذارد، بمانند دارویی که مزاج بدن را برای سلامتی یافتنش تقویت میکند. 118

فعل شفاعت کنندگان، ظهور اسم شفیع الهی است ولذا منحصرا تمام شفاعت ها فعل خدای سبحان است برای نجات بندگان مؤمنش... 119

اقسام شفاعت کنندگان.. 120

شفاعت در مواقف برزخ هم هست، و شفاعت خاص تبدیل اعمال در قیامت است... 120

جلسه 24. 120

بهشت (جنت)، حقیقتِ باطنی ارض وجود انسان و ارض عالم وجود است... 120

برهان علامه طباطبایی در ارتباط تحقق اشیاء در آخرت مرتبط با بقاء ذات انسان.. 121

بهشت اعمال (در مرتبه فعل انسان) و بهشت اخلاق (در مرتبه صفات انسان) و بهشت اعتقادات (در مرتبه ذات انسان) 122

مؤمن وارث اعمال خوب کافرین میشود، چون ذاتش با خوبیها سنخیت دارد، و برعکس، کافر وارث اعمال بد مؤمنین میشود، چون ذاتش با بدیها سنخیت دارد. 122

مراتب خلوص و طهارت و طیب انسان، موجب ورود به مراتب طیب و سلام و سرور بهشت میشود. 122

تمام مراتب بهشت مرتبط با زندگی انسان در همین زمین دنیا میشود، که ظهور آن منزل بهشتی، با انسان نازل و وارد شده به آن در همین زندگی دنیا مرتبط است. 123

مکان و زمان و محیط و منزل بهشتی، به مراتب نازل انسانی است، که در دنیا هم مرتبه ای از آن برای نازل انسانی محقق است. 123

جلسه 25. 125

میان ارض و جنت رابطه تنگاتنگی در دامنه ادراک انسان هست... 125

بهشت دار محبت و حمد محض است و در آن هیچ کراهت و بغض و لعن و کینه و غل و غش و احساس درد و  رنج و خستگی و کسالت نیست... 126

انسان چون کون جامع است، مراتب تمام مراتب وجودی را در بهشت دارد، به لحاظ بهشتی بودن کینه ای در وجودش نیست، اما به لحاظ دار تکلیف در موطن دنیا مبارزه و قتال و بغض از دشمنان و اقامه حدود بر مجرمین دارد، که آن قتال و اقامه حدود هم از سر سبقت رحمت بر غضب است... 128

در بهشت ظهور ولایت و احساس همسایگی و همجواری با ولیّ الله در برابر احاطه ولایی او به بالاترین روح و رحمت و ریحان و بهشتِ سلامِ ولایت اوست... 129

در بهشت هرچیزی را که میدانند لذتبخش هست به تمام وجهش ادراک میکنند. 130

حقیقت بهشت به تحقق یافتن نفوذ اراده مؤمن است، لذا میزان مراتب بهشت به میزان قدرت عزم و اراده است... 130

بیان امام خمینی: «اراده، میزان بهشت اخلاق‏». 131

بهشت اعمال و بهشت اخلاق و بهشت ذات... 133

بهشت اعمال هر صباحی به طیب و روح الهی زیادت می یابد. 134

بیان علامه طباطبایی: فکلّ‏ ما تتعلّق به المشیئة مملوک للإنسان هناک.. 134

هرچه در بهشت به مشیت انسان تعلق بگیرد تحت ملکیت انسان قرار میگیرد (لهم ما یشائون فیها)، و بالاترش آن بهشتی هست که حتی محدود به مشیّت انسان هم نیست بلکه نامتناهیست (و لدینا مزید) 135

مقامات اطلاقی «لدینا مزید» نظر به رحمت بینهایت الهیست... 136

«لدینا مزید» بینهایتِ هر انسان است، مقام اطلاقی است به نسبت قیود مقام قبلی خودش... 137

جنت از مراتب رحمت است... 137

جلسه 26. 138

رحمت الهی همه چیز را فراگرفته (حتی جهنم)، اما تثبیت شهود آن برای متّقین در بهشت است... 138

جهنّم و عذاب ها و آتش و ...همه زنده اند، «إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوان‏». 138

همه اعمال و روابط انسان با اشیاء عالم، به حیاتِ ذات انسان زنده و حاضر و تازه و فعّال و ناطق و مؤثر و هشیارند. 138

اعمال انسان و همه روابطش به روز و زنده در آخرین مرتبه حیاتِ حاضر او هستند و از آن مرتبه تاثیر دارند: «لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما کانُوا یَعْمَلُون‏». 138

جهنم تطهیری برای موحدین گناهکار مظهر رحمت رحیمیه، جهنم جزائی برای کافرین معاند مظهر رحمت رحمانی.. 138

بیان امام خمینی: جهنّم، ضرورى ادیان الهى‏ 138

بیان امام خمینی:  جهنّم، باطن طبیعت‏ و دنیا 138

بیان امام خمینی:  جهنّم، ساخته اعمال انسان‏ و صورت باطنی آنها 138

جهنّم، صورت باطنى اعمال انسان‏ 139

جهنّم، دارالشفاى گناهکاران‏، و دار جزای معاندان.. 139

جهنّم اعمال‏ و افعال انسان.. 139

جهنّم اخلاق‏ یا ملکات و صفات انسان.. 140

جهنّم عقاید. 140

احاطه جهنّم بر دنیا 140

شدّت آتش و عذاب جهنّم143

جلسه 27. 143

حلقه اتصال انسان قبل از دنیا و در دنیا و بعد از دنیا 143

حقیقت ارائه توحید مصداقی در قرآن کریم. 143

حقیقت توحید از عهد الست در سرشت انسان عجین شده است... 144

این حقیقت توحیدی، بصورت ممثّل شده در دنیا، شد ظهورات الهی در اعمال و صفات و عقاید انبیاء الهی، که ظهور نور الهی هستند. 144

هرگاه انسان در نیازش به رافع نیازش تمسک کند. 144

فاعلیت و «دادن» فقط کار خداست، همه اسباب و مظاهر عالم «آوردن» از خدا دارند برای رفع نیاز انسان، و هیچ از خود ندارند که به انسان بدهند. 145

خداوند سبب های قریب و مقیده متصل به حق را تمرین برای رسیدن به حق مسبب الاسباب و سبب قاهره الهی قرار داده، که نم نم شهودِ نور سبب قاهر را در این مظاهر سببیت او بکنند و از قیود و حدود عبور کنند بسوی سبب مطلق.. 145

جلسات ۲۸ الی ۳۱ :

بنا به فرمایش استاد این چهار جلسه تخصصی به انتهای مباحث ضمیمه شده،‌که مباحث «توحید در تفسیر المیزان»  است برای بخش انتهایی دوره در مباحث توحیدی.

جلسه 28. 143

گستره مباحث توحیدی در تمام قرآن و به تبع در تمام تفسیر المیزان
ظهور، رجعت و قیامت، سه مرتبه از یک حقیقت واحده
عدم تنافی بین برپایی قیامت و از بین نرفتن نظام دنیا
مبدأ کثرت، تعلیم اسماء الهی به آدم (ع)

جلسه 29. 143

اغوای شیطان، محدود و استقلالی دیدن اسباب 
نحوه اغوای شیطان
تحلیل درونی انسان و نحوه تسلط شیطان بر او
عمومیت اوصاف قیامت به غیر قیامت و تغییر در نگاهِ نگاه کننده با برپایی قیامت

 

جلسه 30. 143

معنای در امن بودن مخلَصین از نفخ صور و فزع آن
مراتب فزع نفخ صور و  قیامت
ملازمه برپایی قیامت با متلاشی شدن عالم در وجود انسان

 

جلسه ۳۱. 143

گستره چیستی و مرتبه عالم غیب و شهادت
خداوند تبارک و تعالی، ابده بدیهیات مصداقی
انسان،‌ نیازمندترین مخلوق به خدای سبحان، که شدیدترین توجه را به خدای رافع نیازش دارد

 

🔶🔶🔶

 

🔶 والسلام علی من اتبع الهدی146

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی