جلسه 19 - باب1 : اتمام شرح فصل13 : علل نامگذاری های حضرت - قیام حضرت «قائم» به امرجدید و کتاب جدید و اسلام جدید یعنی اقامه دین خالص با نگاه حاکمیتی در دورانی که غالبا جز اسم و رسمی از اسلام نمانده
با سلام
لینک دانلود فایل صوتی جلسه 19، شنبه 30 آبان 1394 (11.29 MB سرور پرسرعت)
در جلسه نوزدهم از شرح روایات کتاب «الشموس المضیئه»، جناب استاد عابدینی (حفظه الله)، به اتمام شرح فصل سیزدهم (پیرامون معانی اسماء و کنیه ها و القاب حضرت) پرداختند.
ایشان اشاره کردند که قیام حضرت «قائم» به امرجدید و کتاب جدید و اسلام جدید یعنی اقامه دین خالص با نگاه حاکمیتی در دورانی که غالبا جز اسم و رسمی از اسلام نمانده است.
********
متن و ترجمه یکی از احادیث اصلی مورد اشاره در این جلسه:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَابُنْدَاذَ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ هِلَالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ (علیهم السلام) عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام)، قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) :
لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ أَوْحَى إِلَیَّ رَبِّی جَلَّ جَلَالُهُ فَقَالَ [الله] :
یَا مُحَمَّدُ!
إِنِّی اطَّلَعْتُ عَلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَةً فَاخْتَرْتُکَ مِنْهَا فَجَعَلْتُکَ نَبِیّاً وَ شَقَقْتُ لَکَ مِنِ اسْمِی اسْماً فَأَنَا الْمَحْمُودُ وَ أَنْتَ مُحَمَّدٌ
ثُمَّ اطَّلَعْتُ الثَّانِیَةَ فَاخْتَرْتُ مِنْهَا عَلِیّاً وَ جَعَلْتُهُ وَصِیَّکَ وَ خَلِیفَتَکَ وَ زَوْجَ ابْنَتِکَ وَ أَبَا ذُرِّیَّتِکَ وَ شَقَقْتُ لَهُ اسْماً مِنْ أَسْمَائِی فَأَنَا الْعَلِیُّ الْأَعْلَى وَ هُوَ عَلِیٌّ
وَ خَلَقْتُ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ مِنْ نُورِکُمَا
ثُمَّ عَرَضْتُ وَلَایَتَهُمْ عَلَى الْمَلَائِکَةِ فَمَنْ قَبِلَهَا کَانَ عِنْدِی مِنَ الْمُقَرَّبِینَ
یَا مُحَمَّدُ!
لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَنِی حَتَّى یَنْقَطِعَ وَ یَصِیرَ کَالشَّنِّ الْبَالِی ثُمَّ أَتَانِی جَاحِداً لِوَلَایَتِهِمْ فَمَا أَسْکَنْتُهُ جَنَّتِی وَ لَا أَظْلَلْتُهُ تَحْتَ عَرْشِی
یَا مُحَمَّدُ!
تُحِبُّ أَنْ تَرَاهُمْ؟
قُلْتُ:
نَعَمْ یَا رَبِّ
فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ :
ارْفَعْ رَأْسَکَ!
فَرَفَعْتُ رَأْسِی وَ إِذَا أَنَا بِأَنْوَارِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ
وَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ
وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ
وَ محمد بْنِ الْحَسَنِ الْقَائِمِ فِی وَسْطِهِمْ کَأَنَّهُ کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ-
قُلْتُ :
یَا رَبِّ وَ مَنْ هَؤُلَاءِ ؟
قَالَ [الله] :
هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةُ
وَ هَذَا الْقَائِمُ الَّذِی یُحَلِّلُ حَلَالِی وَ یُحَرِّمُ حَرَامِی وَ بِهِ أَنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِی
وَ هُوَ رَاحَةٌ لِأَوْلِیَائِی وَ هُوَ الَّذِی یَشْفِی قُلُوبَ شِیعَتِکَ مِنَ الظَّالِمِینَ وَ الْجَاحِدِینَ وَ الْکَافِرِینَ
فَیُخْرِجُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّى طَرِیَّیْنِ فَیُحْرِقُهُمَا فَلَفِتْنَةُ النَّاسِ یَوْمَئِذٍ بِهِمَا أَشَدُّ مِنْ فِتْنَةِ الْعِجْلِ وَ السَّامِرِیِّ.
( منبع متن: کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص: 252و253 ، باب 23 ، حدیث 2 )
*****************************
امام صادق(ع) فرمود که امیرمؤمنان علیه السلام مىفرماید: رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود:
هنگامىکه مرا به آسمان سیر دادند، پروردگارم جل جلاله به من وحى کرد و فرمود:
اى محمد!
به راستى من یک نظرى به زمین کردم و تو را از آن برگزیدم و پیامبر قرار دادم. و از نام خودم براى تو نامى باز گرفتم من محمودم و تو محمدى.
سپس دوباره نظرى افکندم و على را در آن انتخاب کردم و او را وصى و خلیفه تو و شوهر دخترت و پدر نژاد تو نمودم و براى او نیز نامى از نامهاى خود برگرفتم، من على اعلایم و او على است
و فاطمه و حسن و حسین را از نور شما دوتا آفریدم.
سپس ولایت آنها را به فرشتگان عرضه داشتم، هر کس پذیرفت نزد من از فرشتگانِ مقرّبین شد (یعنی آن ملائکه شئون وجودی حضرات میشوند و به جهت قبول ولایت در خدمت ایشان قرار میگیرند).
اى محمد!
اگر بندهاى مرا عبادت کند تا بریده شود و مانند مشک پوسیده گردد اما منکر ولایت آنان نزد من آید، من او را در بهشتم جا ندهم و زیر عرشم سایه نبخشم.
اى محمد دوست دارى آنها را ببینى؟
عرضکردم :
آرى پروردگارا
خداى عز و جل فرمود:
سر بلند کن، سر بلند کردم و ناگاه انوار على و فاطمه و حسن و حسین و على بن الحسین
و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى
و محمد بن على و على بن محمد و الحسن بن على
و محمد بن الحسن قائم را دیدم و قائم در وسط آنها مانند ستاره درخشان بود،
عرضکردم پروردگار اینها کیانند؟
فرمود:
اینها امامان هستند، و این [در وسطشان] قائم است،
اوست که حلال مرا حلال کند و حرام مرا حرام کند و به وسیله او از دشمنانم انتقام گیرم
و او مایه راحتى دوستان من است و او است که دل شیعیانت را از ظالمان و منکران و کافران شفا مىدهد.
و لات و عزّى (اولی و دومی) را تر و تازه بیرون مى آورد (تر و تازه یعنی سنّتشان تازه و رایج در میان مردم است) و آنها را مىسوزاند (یعنی بدعت ها و سنن باطل آنها را نابود میکند)،
و فتنه و آزمایشی که در آن روز بواسطه آن دو [لات و عزّی و سوزاندنشان] بر عامّه مردم (یعنی عامّه مسلمین) وارد میشود سختتر از آزمایش و فتنه گوساله و سامرى است [که آن مردم بنی اسرائیل که به بدعتِ سامری فریفته شدند، برای توبه بخاطر گوساله پرستی و ارتدادشان باید مورد ابتلائی بسیار سخت قرار میگرفتند که چشمانشان را می بستند و همدیگر را با شمشیر میزدند تا برخی از همدیگر را میکشتند].