جلسه 35 - احادیث در سنت محض شدن - طینت محض سعید یا شقی در مبدأ و رجوع به همان محض در امام سُعداء یا محض در امام اشقیاء، در مراتب ظهور و رجعت و قیامت
با سلام
لینک دانلود فایل صوتی جلسه 35 ، سه شنبه 31 فروردین 1395 (16.3 MB صوت با کیفیت wma -صندوق بیان)
لینک کمکی (23.9 MB صوت با کیفیت mp3 -سرور ابری پرشین گیگ)
موضوع جلسه: احادیث در سنت محض شدن - طینت محض سعید یا شقی در مبدأ، و رجوع به همان محض در امام سُعَداء یا محض در امام اشقیاء، در مراتب ظهور و رجعت و قیامت.
بخشی از روایت مورد بحث در این جلسه؛ روایت حکم ملکوتی (به نقل از المیزان ج8 ص104) :
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الباقر (علیه السلام) :
(در ضمن حدیثی طولانی، در میانه بحث حضرت میفرمایند)
أَخْبِرْنِی یَا إبْرَاهِیمُ عَنِ الشَّمْسِ إذَا طَلَعَتْ وَ بَدَا شُعَاعُهَا فِیالْبُلْدَانِ، أَ هُوَ بَآئِنٌ مِنَ الْقُرْصِ؟
قُلْتُ: فِی حَالِ طُلُوعِهِ بَآئِنٌ.
قَالَ: أَ لَیْسَ إذَا غَابَتِ الشَّمْسُ اتَّصَلَ ذَلِکَ الشُّعَاعُ بِالْقُرْصِ حَتَّی یَعُودَ إلَیْهِ؟
قُلْتُ: نَعَمْ.
قَالَ: کَذَلِکَ یَعُودُ کُلُّ شَیْءٍ إلَی سِنْخِهِ وَ جَوْهَرِهِ وَ أَصْلِهِ؛ فَإذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَمَةِ نَزَعَ اللَهُ تَعَالَی سِنْخَ النَّاصِبِ وَ طِینَتَهُ مَعَ أَثْقَالِهِ وَ أَوْزَارِهِ مِنَ الْمُؤْمِنِ فَیُلْحِقُهَا کُلَّهَا بِالنَّاصِبِ، وَ یَنْزِعُ سِنْخَ الْمُؤْمِنِ وَ طِینَتَهُ مَعَ حَسَنَاتِهِ وَ أَبْوَابِ بِرِّهِ وَ اجْتِهَادِهِ مِنَ النَّاصِبِ فَیُلْحِقُهَا کُلَّهَا بِالْمُؤْمِنِ.
أَفَتَرَی هَیهُنَا ظُلْمًا وَ عُدْوَانًا؟
قُلْتُ: لَا، یَابْنَ رَسُولِ اللَهِ!
قَالَ: هَذَا وَ اللَهِ الْقَضَآءُ الْفَاصِلُ وَ الْحُکْمُ الْقَاطِعُ وَ الْعَدْلُ الْبَیِّنُ؛ لَا یُسْـَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْـَلُونَ.
هَذَا یَا إبْرَاهِیمُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلَا تَکُن مِّنَ الْمُمْتَرِینَ؛ هَذَا مِنْ حُکْمِ الْمَلَکُوتِ.
قُلْتُ: یَابْنَ رَسُولِ اللَهِ وَ مَا حُکْمُ الْمَلَکُوتِ؟
قَالَ: حُکْمُ اللَهِ وَحُکْمُ أَنْبِیَآئِهِ وَ قِصَّةُ الْخِضْرِ وَ مُوسَی عَلَیْهِمَا السَّلَامُ حِینَ اسْتَصْحَبَهُ، فَقَالَ إِنَّکَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرًا، وَ کَیْفَ تَصْبِرُ عَلَی' مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا.
افْهَمْ یَا إبْرَاهِیمُ وَ اعْقِلْ، أَنْکَرَ مُوسَی عَلَی الْخِضْرِ وَ اسْتَفْظَعَ أَفْعَالَهُ؛ حَتَّی قَالَ لَهُ الْخِضْرُ: یَا مُوسَی! مَا فَعَلْتُهُ و عَنْ أَمْرِی، إنَّمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِ اللَهِ تَعَالَی.
مَنْ هَذَا وَیْحَکَ یَا إبْرَاهِیمُ! قُرْءَانٌ یُتْلَی وَ أَخْبَارٌ تُؤْثَرُ عَنِ اللَهِ تَعَالَی، مَنْ رَدَّ مِنْهَا حَرْفًا فَقَدْ کَفَرَ وَ أَشْرَکَ، وَ رَدَّ عَلَی اللَهِ تَعَالَی.
قَالَ اللَیْثِیُّ: فَکَأَنِّی لَمْ أَعْقِلِ الایَاتِ وَ أَنَا أَقْرَؤُهَا أَرْبَعِینَ سَنَةً إلَّا ذَلِکَ الْیَوْمَ.
فَقُلْتُ: یَابْنَ رَسُولِ اللَهِ! مَا أَعْجَبَ هَذَا، تُؤْخَذُ حَسَنَاتُ أَعْدَآئِکُمْ فَتُرَدُّ عَلَی شِیعَتِکُمْ؛ وَ تُؤْخَذُ سَیِّئَاتُ مُحِبِّیکُمْ فَتُرَدُّ عَلَی مُبْغِضِیکُمْ؟!
قَالَ: إی وَ اللَهِ الَّذِی لَا إلَهَ إلَّا هُوَ، فَالِقُ الْحَبَّةِ وَ بَارِیُ النَّسَمَةِ وَ فَاطِرُ الارْضِ وَ السَّمَآءِ؛ مَا أَخْبَرْتُکَ إلَّا بِالْحَقِّ، وَ مَا أَنْبَأْتُکَ إلَّا الصِّدْقَ، وَ مَا ظَلَمَهُمُ اللَهُ، وَ مَا اللَهُ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ. وَ إنَّ مَا أَخْبَرْتُکَ لَمَوْجُودٌ فِی الْقُرْءَانِ کُلَّهُ.
قُلْتُ: هَذَا بِعَیْنِهِ یُوجَدُ فِی الْقُرْءَانِ؟
قَالَ: نَعَمْ یُوجَدُ فِی أَکْثَرَ مِنْ ثَلَاثِینَ مَوْضِعًا فِی الْقُرْءَانِ ـالحدیث.
{«عِلل الشّرآئع» طبع مطبعۀ حیدریّهـ نجف (سنۀ 1385 ) باب 385 نَوادر العلل، روایت 81، ص 606 تا ص 610
و سند روایت این است: صدوق از پدرش از سَعد بن عبدالله از محمّد بن أحمد از أحمد بن محمّد سیّاریّ از محمّد بن عبدالله بن مهران کوفیّ از حنان بن سَدیر از پدرش از أبوإسحق إبراهیم لَیثیّ از حضرت امام محمّد باقر علیهالسّلام }
********ترجمه روایت********
حضرت باقر علیه السّلام فرمودند:
«ای إبراهیم بگو ببینم وقتیکه خورشید طلوع میکند و شعاع خود را در شهرها میفرستد و آن شعاع در آنجا ظاهر میشود، آیا آن شعاع از خورشید جداست؟
ابراهیم لَیثی میگوید: عرض کردم: بله در حال طلوع، شعاع از خورشید جداست.
حضرت فرمودند: مگر وقتیکه قرص خورشید در زیر افق پنهان شده و غروب میکند، آن شعاع به آن متّصل نمیشود؟ و آن شعاع با او نمیرود؟
إبراهیم گوید: عرض کردم: بله.
حضرت فرمودند: همینطور و بر این اساس هر موجودی به سنخ خود و جوهر خود و اصل خود بر میگردد؛ و چون قیامت برپاگردد، خداوند سنخیّت شخص ناصب و معاند و طینتِ او را با جمیع گناهان و بارهای گرانش از مؤمن بیرون کشیده و همه را به شخص ناصب و معاند میپیوندد و به او ملحق میکند؛ و سنخیّت و طینت شخص مؤمن را با جمیع حسنات و کارهای ستودۀ او و تمام ابواب خیراتی که داشته و اجتهادی که نموده، از شخص ناصب و معاند بیرون کشیده و همه را به شخص مؤمن میرساند.
ای إبراهیم! آیا تو در این کار ظلم و ستمی میبینی؟
إبراهیم گوید: عرض کردم: نه، ای فرزند رسول خدا!
حضرت فرمودند: سوگند به پروردگار که اینست حکم قاطع، و قضاء فاصل، و عدل روشن و آشکارا؛ خداوند فعلش حقّ است و عیبی در آن نیست که مورد مؤاخذه و سؤال واقع شود، به خلاف مردم که مورد سؤال و مؤاخذه واقع میگردند.
ای إبراهیم! حقّ از جانب پروردگار به تو رسید؛ دیگر از شکّ کنندگان نباش، این حکم ملکوت است که بدین قسم اجرا میشود.
إبراهیم میگوید: عرض کردم: یابن رسول الله! حکم ملکوت چیست؟
حضرت فرمودند: حکم خدا و پیامبرانش، و داستان خضر و موسی علیهما السّلام در وقتیکه خضر با موسی مصاحبت نموده و به او گفت: ابداً تو تمکّن مصاحبت با من را نداری و چگونه میتوانی شکیبائی بورزی در امری که در آن خُبرویّت و اطّلاع نداری؟
ای إبراهیم! خوب بفهم و فکر کن که چگونه موسی بر خضر ایراد کرد و کارهای او را به زشتی نسبت داد و ناروا گرفت، تا جائیکه حضرت خضر به او گفت: ای موسی! من از پیش خود دست به چنین کارهائی نزدم؛ و به امر پروردگار خود بجای آوردم.
وای بر تو ای إبراهیم! این است قرآنی که تلاوت میشود و خبرهائی است که از جانب خدا آمده است؛ کسی که یک حرف از قرآن را ردّ کند، کافر شده و به خدای شرک آورده و او را ردّ کرده است.
إبراهیم میگوید: من چهل سال بود که این آیات قرآن را دربارۀ حضرت موسی و خضر میخواندم، و گوئی که اصلاً نفهمیده بودم مگر در آن روز که حضرت فرمود.
عرض کردم: ای پسر رسول خدا! چه بسیار عجیب است این نیکیهای دشمنان شما را میگیرند و به شیعیان شما میرسانند، و بدیها و زشتیهای دوستان شما را بگیرند و به دشمنان شما برسانند؟!
حضرت فرمودند: آری سوگند به آن خدائی که معبودی جز او نیست، آن خدائی که دانه را میشکافد و جان را میآفریند و آسمانها و زمین را بوجود میآورد؛ من تو را آگاه نکردم مگر به اساس حقّ، و خبر ندادم به تو مگر به صدق و راستی، و خداوند ابداً ظلم نمیکند و نسبت به بندگان خود داعیۀ ستم ندارد. و این مطالبی که به تو خبر دادم تماماً در قرآن موجود است.
إبراهیم گوید: عرض کردم: آیا این مطلب نیز بعینه در قرآن آمده است؟ حضرت فرمودند: آری، در بیشتر از سی مورد در قرآن آمده است ـ . . . تا آخر حدیث.»
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
- ۹۵/۰۲/۰۲
- ۸۹۴ نمایش